الباقیات الصّالحات

از دانشنامه‌ی اسلامی



الباقیات الصّالحات، تعبیری که در قرآن برای افادة امور نیکِ ماندنی، با اشاره به ناپایداری دارایی های دنیا مانند ثروت و فرزند و بی ثمری امکانات و مهلتی که خدا به گمراهان می دهد، بکار رفته است. در دو آیة حاوی این تعبیر بر بهتر بودن «الباقیات الصّالحات» چه از نظر پاداش یا نفع «خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا» و چه از نظر خواستنی یا شایستة امید بستن بودن «خَيْرٌ أَمَلًا» و چه از نظر فرجام و نتیجه «خَيْرٌ مَرَدًّا» تأکید شده است. (درباره این که چرا قرآن «الباقیات الصّالحات» را از نظر ثواب بهتر از زینت های دنیا و بهره مندی های گمراهان که ثواب به معنی پاداش اخروی ندارد، دانسته است.

مفسّران در توضیح دو وصف مذکور در آیه گفته اند که این امور که به دلیل خالصانه و خدایی بودن از تباهی به دورند («صلاح»)، به اعتبار پاداش اخروی و ابدی مایَبقی ثوابُه لِلاْنسان به صفت «بقا» متصف شده اند. همچنین در بیان موصوف «الباقیات الصّالحات» چند قول وجود دارد و مشهورترین آنها بر اساس حدیثی است که به طرق و عبارات مختلف از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم نقل شده است.

بر طبق این حدیث، اذکار تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر (سبحان اللّه والحمدللّه و لااله الاّ اللّه و اللّه اکبر) و نیز «لاحول و لاقوّة الاّ باللّه» ذکر اخیر در همه روایات نیامده است. همان (و یا شماری از) «الباقیات الصّالحات»اند و اشتغال به این اذکار فواید چندی در دنیا و آخرت از جمله محو آثار گناهان و نجات از عذاب و کسب نعمت های بهشتی دارد و به همین جهت بر مداومت در آنها تأکید شده است.

محمّد بن مکّی معروف به شهید اول(مقتول 786.) رساله ای کوتاه به نام الباقیات الصّالحات در تفسیر این اذکار و بیان احتوای آنها بر پنج اصل توحید، عدل، نبوت، معاد و امامت نوشته است. کفعمی (متوفی 905) تمام این رساله را در حاشیة فصل 28 جُنّةُ الامان الواقیَة وَ جَنَّةُ الایمان الباقیَة معروف به المصباح نقل کرده است. همچنین بیاضی شرحی بر این رساله با عنوان الکلمات النافعات فی شرح الباقیات الصّالحات نوشته است.

مجلسی و غزالی نیز در علت سفارش به این اذکار با توجه به محتوای عمیق معرفتی و آثار روحی آنها نکاتی بیان کرده اند

اقوال دیگری که مفسّران در باب آنچه باقیات صالحات را به بار می آورد نقل یا مطرح کرده اند و بعضاً بر یکدیگر منطبق است عبارت اند از: نمازهای پنجگانه در یک تعبیر آمده است: الصلواتُ المکتوبات = نمازهای واجب؛ در روایتی از امام صادق علیه السّلام آمده است: هی الصّلاة. کارهای خوب، سخنان نیکو، شهادت بر یگانگی خدا و برائت از شرک، همه احکام عبادی دینی (الطّاعات، طاعة اللّه) و علاوه بر آن دوری کردن از همة گناهان هر کاری که به خاطر خدا انجام شود،(کُلّ مَا اُریدَ بهِ وجهُاللّه) نیّت (به دلیل آنکه شرط قبولی اعمال است رجوع کنید به همانجا)، ذکرهای مختلف از جمله استغفار و صلوات.

از یک حدیث نیز که در اهمیت مداومت بر «ذکر خدا» روایت شده است، برمی آید که مطلق «ذکر خدا» از کلینی، «الباقیات الصّالحات» است، بیدار شدن در شب برای خواندن نماز شب و مناجات علوم و فضایل دوستی اهل بیت پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم طبق روایتی از امام صادق علیه السلام دختران صالح برای پدری که در حق آنان نیکی کرده است. این قول را به عُبَید بن عُمَیر لیثی، محدّث تابعی، متوفّی 74 نسبت داده و خود نیز قراینی در تأیید آن آورده است؛ طبرسی و زرقانی نیز ذیل همان آیه به این قول اشاره کرده اند.

با این همه بیشتر مفسّران از جمله طبری، طوسی، قرطبی، طبرسی، زمخشری، فخررازی، بیضاوی، نسفی و طباطبایی ذیل آیه مذکور به صراحت یا به طور ضمنی این نظر را اختیار کرده اند که همه کارها و سخنان و عقاید خوب را می توان از «الباقیات الصّالحات» دانست و آنچه در احادیث یا در اقوال مفسران آمده فقط مصادیق یا مصداقهای بارز آن است. طبری حتی حدیث مشهور نبوی را با آن که ظاهراً اختصاص را می فهماند خصوصاً در نقلهایی به صورت «هنّ الباقیات الصّالحات»، با همین دید توجیه کرده است. امّا آلوسی ضمن نقل همین نظر از خفاجی تعبیرات حدیث را مفید اختصاص دانسته و نظر خلاف آن را با اندکی تأمّل ردّ کرده است.

با توجه به چند آیه که در آنها به پاداش خدایی ایمان و عمل صالح اشاره شده و نیز آیاتی که بر «باقی» بودن هر آنچه خدایی است، تأکید می کند به نظر می رسد که قول اخیر مفسران قابل قبول باشد. بنابر آیات دستة اول، کسانی که ایمان می آورند و عمل صالح انجام می دهند نزد خدا اجر دارند. مثلاً در آیة 277 سوره بقره، «اِنَّ الَّذینَ امَنُوا و عَمِلوُ الصّالحاتِ... لَهُم اَجْرُهُم عِندَ رَبّهِم...»، و نیز همان سوره: 62، 110، 112، 262، 274. و بنابر آیات دسته دوم، هر چه نزد خداست باقی می ماند (مثلاً در آیة 96 سوره نحل، «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ»؛ و نیز آیه 60 سوره قصص و آیه 36 سوره شوری) وجهی نیز که در برخی از تفاسیر (از جمله قرطبی و طبری، ذیل سوره کهف: 46) نقل شده و بر اساس آن اعمال خالصانه مسلمانان بی بضاعت ارزشمندتر از دارایی ها و فرزندانی است که مشرکان بدان مباهات می کنند می تواند مؤید همین نظر باشد. اختلاف روایات نیز از همین دیدگاه توجیه می شود، هر چند اهمیت و برتری تسبیحات اربعه را می رساند.

در عُرف دینداران، تعبیر مذکور به صورت «باقیات صالحات» یا «باقیات الصّالحات» به معنی آثار نیک و اقدامات عامّ المنفعه از قبیل احداث مسجد و مدرسه و بیمارستان که معمولاً بعد از مرگ نیز بر جای می ماند، بکار می رود که به آثار نویسندگان معاصر نیز راه یافته است؛ به طوری که در وهلة اوّل عموماً همین معنا به ذهن می آید. در فرهنگ معین، ذیل «باقیات الصّالحات» در ترکیبات عربی و نیز در فرهنگ اردو زبان فیروزاللغات صاحب لاهوری به این معنای عرفی نیز توجه شده است.

در حدیث به هیچ روی به این معنی اشاره نشده است. حتی بنابر حدیثی که کلینی و دیگران از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم نقل کرده اند، شخص مخاطب آن حضرت پس از شنیدن آثار اخروی اذکار تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر و این که آنها مصداق «الباقیات الصّالحات»اند، باغی را که در دست احداث داشت در راه خدا و برای مستمندان وقف کرد؛ با این همه از صورت واقعه برنمی آید که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم این اقدام او را از «الباقیات الصّالحات» شمرده باشند.

منشأ این دلالت عرفی را می توان احادیث فراوانی دانست که درباره اهمیت صدقة جاریه (وقف و امثال آن) روایت شده است. بر طبق این احادیث یکی از مواردی که پس از مرگ سبب استمرار کسب ثواب و اجر می شود صدقه جاریه است. بنابراین به لحاظ همین استمرار کسب می توان آن را حتی بعد از مرگ نیز «باقی» (باقیات صالحات) دانست. تعبیر «باقیات صالحات» گاهی علاوه بر معنای مذکور برای سایر مواردی که در احادیث یاد شده آمده است (مانند سنّت حسنه، حفر چاه آب برای استفاده عام، فرزند صالح دانشی که دیگران از آن بهره مند شوند) به کار می رود.

پانویس

  1. سوره کهف: 46، سوره مریم: 76.
  2. رجوع کنید به زمخشری، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل، ذیل آیه 76 سوره مریم؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیه 46 سوره کهف.
  3. رجوع کنید به راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «بقی».
  4. کفعمی، المصباح، ص277 و نیز آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج3، ص12.
  5. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج18، ص120.
  6. درباره سند و متن حدیث مذکور و نیز توضیحات آن علاوه بر تفاسیر طبری، طوسی، طبرسی، سیوطی، قرطبی، آلوسی، بحرانی و حویزی، ذیل سوره کهف : 46؛ سوره مریم: 76؛ رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج2، ص506؛ ابن بابویه، معانی الاخبار، 1361ش، ص324؛ ابن بابویه، ثواب الاعمال، 1364ش، ص11، 12؛ ابن حنبل، المسند، ج3، ص75، ج4، ص268؛ زرقانی، شرح الزرقانی علی موطّأ الامام المالک، ج2، ص28، 29؛ مجلسی، بحارالانوار، ج83، ص30ـ33، ج90، ص167ـ175؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ج1، ص357ـ360؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص512؛ مالک بن انس، ج1، ص210.
  7. قول ابن عبّاس در مجمع التفاسیر، ج4، ص111.
  8. رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ج79، ص222.
  9. به دلیل آیه 28 سوره زخرف که شهادت بر توحید را «کلمةً باقیةً»، خوانده است. رجوع کنید به میبدی، ذیل سوره کهف: 46.
  10. قول دیگری از ابن عباس در طبری، ذیل سوره کهف: 46.
  11. رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج2، ص497.
  12. بنابر روایتی در التبیان، ذیل سوره کهف: 46؛ سوره مریم: 76.
  13. مذکور در تفسیر منسوب به ابن عربی، ج2، ص25ـ26 .
  14. رجوع کنید به فیض کاشانی، تفسیر الصّافی؛ و بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ذیل سوره کهف: 46؛ مجلسی، بحارالانوار، ج23، ص250.
  15. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل سوره کهف: 46.
  16. آلوسی، روح المعانی، ذیل سوره کهف: 46.
  17. رجوع کنید به معین، فرهنگ فارسی، ذیل «باقیات الصالحات»؛ نجفی، غلط ننویسیم، ص57.
  18. کلینی، الکافی، ج2، ص506.
  19. از جمله رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج7، ص56، 57؛ ابن بابویه، الخصال، 1362ش، ص151، 323؛ مجلسی، بحارالانوار، ج6، ص293، 294؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج13، ص292ـ294.

منابع مقاله

  • علاوه بر قرآن
  • محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983.
  • محمد بن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، بیروت بی تا.
  • ابن بابویه، ثواب الاعمال، قم 1364 ش.
  • همو، الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم 1362 ش.
  • همو، معانی الاخبار، قم 1361 ش.
  • ابن حنبل، المسند، استانبول 1402.
  • ابن عباس، تنویرالمقباس من تفسیر ابن عباس، لاِبی طاهر محمد بن یعقوب فیروزآبادی، در مجمع التفاسیر، استانبول 1404.
  • ابن عربی، تفسیر القرآن الکریم، چاپ مصطفی غالب، تهران 1398/1978.
  • هاشم بن سلیمان بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، چاپ محمود بن جعفر موسوی زرندی، تهران 1334 ش، ج2، ص469، ج3، ص21.
  • عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، در مجمع التفاسیر، استانبول 1404.
  • محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، بیروت بی تا.
  • محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت 1403.
  • عبدعلی بن جمعه حویزی، کتاب تفسیر نورالثقلین، چاپ سید هاشم رسولی محلاتی، چاپ افست قم 1383ـ1385، ج3، ص263ـ265، 356.
  • حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت بی تا.
  • محمد بن عبدالباقی زرقانی، شرح الزرقانی علی موطّأ الامام المالک، بیروت 1407.
  • محمود بن عمر زمخشری، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل، بیروت (بی تا)، ج3، ص38.
  • عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، الدُّر المنثور فی التفسیر بالمأثور، قم 1404، ج4، ص225ـ226، 283.
  • فیروزالدین صاحب لاهوری، فیروز اللغات، لاهور (بی تا).
  • محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت 1390ـ1394/1971ـ1974، ج13، ص318ـ319.
  • فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل اللّه یزدی طباطبایی، بیروت 1408، ج6، ص729، 731ـ732، 814، 816.
  • محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت 1400ـ1403، ج8، جزء15، ص165ـ167، جزء16، ص90.
  • محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، بیروت (بی تا)، ج7، ص52، 145.
  • محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، لبنان 1406.
  • محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، قاهره (بی تا)، ج21، ص130ـ131.
  • محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، تفسیر الصّافی، بیروت (تاریخ مقدمه 1399)، ج3، ص244.
  • محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، قاهره 1387، ج5، جزءِ10، ص413ـ416، ج6، جزءِ11، ص144ـ145.
  • ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، چاپ افست قم 1405.
  • محمد‌بن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت 1401.
  • مالک بن انس، الموطّا، استانبول 1401.
  • محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت 1403؛
  • محمد معین، فرهنگ فارسی.تهران 1360 ش.
  • احمد بن محمد میبدی، کشف الاسرار و عدة‌الابرار، تهران 1361 ش.
  • ابوالحسن نجفی، غلط ننویسیم: فرهنگ دشواری های زبان فارسی، تهران 1370 ش.
  • عبداللّه بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقایق التأویل، در مجمع التفاسیر، استانبول 1404.

منابع

  • حسن طارمی، مدخل «الباقیات الصالحات» در دانشنامه جهان اسلام، ج1.